افسانه‌های مردم خوزستان

پَرِ گُل، دانِ انار و چهل افسانه‌ی دیگر

روایت بانو بتول مومن همراه با مقدمه حسن زعفرانی

کتاب حاضر، جلد اول از افسانه‌های مردم خوزستان و شامل چهل افسانة کوتاه است. عنوان برخی از افسانه‌ها عبارتند از: «بازِ پرطلایی»؛ «کفش طلا»؛ «خسرو داد»؛ «سنگ صبور»؛ «خودم»؛ «حسن کچل»؛ «پَر گُل، دان انار»؛ «پدر دانا و شادان»؛ و... در خلاصة افسانة «پَر گُل، دان انار» آمده است: در زمان‌های قدیم، زنی بود که شوهرش مرده بود و یک دختر داشت. زن عاشق یک دیو بود، امّا دیو نیز عاشق دختر زن «پر گل، دان انار» بود. روزی مادر بر اثر حسادت، «پرگل، دان انار» را در صحرا رها کرد. او ناچار به خانه‌ای وارد شد که سه برادر در آن زندگی می‌کردند. آن‌ها «پرگل، دان انار» را به عنوان خواهر پذیرفتند. روزی کولی‌ای با ترفندی باعث بی‌هوش شدن پرگل، دان انار شد. برادران، او را در بلوری شبیه تابوت گذاشتند. روزی پسر پادشاه، او را دید و عاشق وی شد. دختر به هوش آمد و با پسر پادشاه ازدواج کرد. در حالی‌که آن‌ها در سعادت در قصر به زندگی ادامه می‌دادند، بار دیگر مادر بر اثر حسادت، تصمیم به نابودی دختر گرفت و دردسرهایی برای وی به وجود آورد که عاقبتی جز شرمساری و ننگ برای خود نداشت. پیام داستان، نشان دادن عاقبت نیت‌های خوب و بد است.

نویسنده: 
بتول مومن
سال چاپ: 
۱۳۹۲
قطع: 
رقعی
نوع جلد: 
شومیز
قیمت: 
۱۰۰۰۰ تومان